تاريخچه گياه درماني

تاريخچه گياه درماني
ارسال شده در : شنبه 27 آذر 1395 ساعت 02:37:11

براي پيگيري تاريخچه گياهان دارويي ابتدا بايد تاريخچه فارماكولوژي ( داروشناسي) را بررسي نمود زيرا تا قرن 19 ميلادي كلاً از گياهان دارويي براي درمان بيماريها استفاده مي شد. كشف ويژگي هاي درماني گياهان بايد ناشي از نوعي غريزه انساني باشد. انسان اوليه از گياهان به عنوان غذا و دارو استفاده مي كرد. دراين راستا انسان به مرور زمان و در اثر آزمايش و خطا و نيز تجربه هاي ناموفق فراوان، موفق به كشف برخي ويژگي ها در بعضي از گياهان شد و براساس اين گونه ويژگي ها، گياهان را شناسايي و طبقه بندي كرد. او همچنين مشاهده كرد كه چگونه حيوانات به هنگام بيماري از گياهان استفاده مي كنند. به عنوان مثال وقتي ديد يك گوزن زخمي براي تسكين درد، تن خود را به علف مبارك مي مالد، به خاصيت ضد درد آن گياه پي برد. و بعدها براي تسكين درد زخمهايش آن را به كار گرفت. مثال ديگر، گياه مَرغ است كه گربه ها از آن استفاده مي كنند و خاصيت قي آور دارد. بسياري از نويسندگان به دانش غريزي حيوانات از گياهان دارويي اشاره كرده اند، مثلاً سيسرو به استفاده گوزنهاي ماده از زراوند براي تسهيل زايمان اشاره مي كند و پلوتارك از كاربرد گياه شيپوري وحشي توسط خرسها ياد مي كند. پيش از تشخيص گياهان سودمند و درمانگر از گياهان سمي، احتمالا موارد مسموميتهاي اتفاقي بسياري رخ داده است. موليسچ گياه شناس آلماني مشاهده جالبي در مورد شش گياه حاوي كافئين( قهوه، كولا، ماته، چاي، كاكائو، گوارنا) دارد. ميان تعداد بيشماري از انواع مختلف گياهان، بشر اين شش گياه را با دقت كامل شناسايي كرده است، با اينكه اين گياهان، فاقد هر گونه مشخصه ظاهري نمايانگر خاصيت درماني هستند. اطلاعات اوليه دانش گياه شناسي در مورد مصارف درماني گياهان، بيشتر حكايت از نقش غريزه در انتخاب آنها دارد ولي با گذربشراز دوران ماقبل تاريخ به دوران باستان، انسان شروع به كاربرد عقل و منطق نموده، با محاسبات منطقي به خلاقيت هاي خاصي براي بهبود روش و كيفيت زندگي خود دست يافت. بين ملل جهان، مصريان قديم را بايد نخستين ملتي دانست كه از گياهان دارويي به نحو گسترده اي استفاده مي كردند. درعصر هومر كشور مصر به عنوان منطقه اي غني از گياهان دارويي و سمي شهرت يافت. پاپيروس مشهور ابرز كه گمان مي رود 3500 سال قبل نوشته شده است، حاوي مجموعه اي از نسخ و دستورالعملهاي دربردارنده بسياري از داروهاي داراي منشاء گياهي است كه از آن جمله اند: روغن، سركه، تربانتين، انجير، روغن كرچك، سير، كـُندر، افسنطين، صبر زرد، ترياك، زيره سبز، نعناع، انيسون، رازيانه، زعفران، سدر، تخم كتان، صمغ عربي و اقسام بالزامها. برخي داروهاي داراي منشاء معدني كه توسط مصريان مورد استفاده قرار مي گرفته اند شامل: آهن، سرب، منگنز، شنگرف، سولفات مس، سفيداب، كربنات سديم، نمك طعام و احجار كريمه مي باشند. از سنگ نوشته هاي ميخي برمي آيد كه بابلي ها نيز همانند مصريان از خواص و كاربردهاي دارويي گياهان آگاه بودند. دركتابخانه ساندرا پالوسي ( آشورباني پال) كه 2650 سال قبل داير بوده است چندين لوح گلي كه موضوعات طبي و دارويي روي آنها حك شده، يافت گرديده است. فهرست داروهاي مندرج روي الواح مذكور، بسيار شبيه فهرست داروهاي مورد استفاده در مصر باستان بود كه شامل 250 نوع گياه و داروي معدني مي باشد. برخي از داروهاي مذكور عبارتند از : سنا، دارچين، قسط بحري، انيسون، ياسمين، خرزهره، نعناع، بذرالبنج، شيرين بيان، اقسام روغن ها، موم، تربانتين، قير طبيعي و آلوم. چنانچه در كتاب مقدس نيز آمده، عبريان از ارس وزوفا براي درمان بيماريهاي مختلف استفاده مي كردند . در چين يك كتاب شبه فارماكوپه به نام پن تاسو يعني دارونامه برگ گياهي كه 40 مجلد و حاوي چند هزار نسخه دارويي بوده، وجود داشته است. كتاب مذكور حدود 2735 سال قبل از ميلاد مسيح(ع) نوشته شده و مولف آن يكي از امپراطوران آن كشوربه نام شينون بوده است. از ديگر كتب دارويي چين باستان، كتابي بوده كه مشخصات، رويشگاهها و نحوه درمان با بيش از يك هزار گياه دارويي مفيد در آن موجود بوده است. در طب چيني از داروهايي همچون جلبكهاي دريايي، ريوند، آقونيطون، شاهدانه، كافور، اقسام افدرا، آهن، گوگرد جيوه و آلوم استفاده مي شده است. اصول طب چيني در كتابي با عنوان " هديه امپراطور زرد در طب داخلي هاوينگ دي ني جينگ " و با عنايت به دو مفهوم اسامي ين و يانگ و نيز عناصر پنج گانه وي يوسينگ كه محتملاً طي سالهاي 200 قبل از ميلاد تا 100 ميلادي نگاشته شده، مدون مي باشد. از ديگر كتب سنتي چين" تحفه كشتزارهاي الهي " است كه طي قرن اول ميلادي تدوين گرديده و شامل شرح و توصيف 252 داروي گياهي است. در سال 1977 " دايرة المعارف تركيبات دارويي مورد استفاده در طب سنتي چين" به زبان انگليسي انتشار يافت كه دربردارنده 5757 دارو است كه بخش عمده آنها منشاء گياهي دارند. استفاده از خواص درماني گياهان نزد هنديان باستان، رواج كامل داشته است. منابع طب هندي شامل ريگ ودا كه طي سالهاي 4600 الي 1600 سال قبل از ميلاد تاليف گرديده و نيز ايورودا كه طي سالهاي 2600 الي 2500 سال قبل از ميلاد تاليف گرديده ، هستند. از ديگر كتب معروف طب هندي مي توان از "شاراكا سمهيتا" كه واجد آثار درماني 500 گياه طي 50 دسته مي باشد و نيز كتاب سوس روتا كه شرح ويژگي هاي 760 گياه در 37 دسته را در بردارد، ياد نمود. طب آيورودايي كه امروز هم در هند رواج دارد، نظامي فراگير و مستند به اندر كنش جسم، عقل و روح است. در طب مذكور انرژي و ماده از يك مقوله شمرده شده اند كه به پنج صورت اتر، هوا، اتش ، آب و خاك تجلي مي نمايند. بر اساس مباني طب آيورودايي اين عناصر پنج گانه با عملكردهاي حواس پنج گانه ارتباطي محكم و ناگسستني دارند. عناصر مورد بحث در تشكيل نيروهاي سه گانه تريدوشا دخيلند. بدين ترتيب كه اتر و هوا عنصر "واتا"، آب و آتش عنصر" پيتا " و آب و خاك عنصر "كافا" را تشكيل مي دهند و تعادل عناصر مذكور در تداوم سلامت نقش اساسي دارد. براساس طب ايورودايي مواد داراي طعم هاي شيرين، ترش و شور موجب افزايش كافا و كاهش واتا مي گردند. حال آنكه داروهاي واجد طعم هاي تلخ و گزنده عملكردي معكوس دارند و گياهان داراي طعم هاي ترش، شور و گزنده موجب افزايش عنصر پيتا مي گردند. متاسفانه در سال 1833 ميلادي دولت استثمارگر بريتانيا به بهانه مبارزه با خرافات تمامي مدارس طب آياورودايي موجود در هند را تعطيل و آموزش طب مزبور را ممنوع نمود، ليكن خوشبختانه پس از استقلال هندوستان اين مكتب پزشكي جايگاه خويش را بازيافت و امروزه به عنوان يكي از مكاتب درماني ارزشمند مطرح است. در مورد پزشكي ايران باستان اطلاعات زيادي برجاي نمانده ، ليكن به نظر مي رسد در قلمرو گسترده هخامنشيان تشكيلات پزشكي منظمي وجود داشته است و ظاهراً مفهوم " اخلاط رابعه" كه مبناي طب بقراطي مي باشد از ايران باستان به يوانان راه يافته است. انتقال مذكور به دنبال حمله اسكندر به ايران وطي دوران سلوكي صورت پذيرفته است . طب ايراني در دوره اشكاني آميخته اي از طب يوناني در دوره اشكاني آميخته اي از طب يوناني و طب زرتشتي بود. برخي پزشكان نامور عصر مذكور از قبيل آزوتكس و فرهاته( فرهاد) بر همين منوال عمل مي نمودند. اين روند تا زمان ساسانيان نيز ادامه يافت و آموزه هاي پزشكي ملغمه اي از مكاتب طب يونان، هند و نيزتعاليم زرتشتي بود. در اين دوران رئيس كل بهداري كشور به نام " درذستبد= درستبد" خوانده مي شد. در همين دوران دانشگاه و بيمارستان " گندي شاپور" در شمال غربي خوزستان تاسيس گرديد كه در دوران انوشيروان به حداكثر اعتلا رسيد. در دانشگاه مذكور اساتيد يوناني، سرياني، هندي و ايراني به تدريس اشتغال داشته، كتابهاي گوناگون را به زبان پهلوي در مي آوردند . پزشكان نامور قرون نخستين اسامي از قبيل حنين بن الحق، سهل بن شاپور، عيسي بن مهاربخت، عيسي بن شهلافا، يوحنابن سرافيون، داويدبن سرافيون و نيز اعضاي خاندانهاي بختيشوع و ماسرجويه كه در مباحث بعدي بدانها اشارت خواهد رفت، عموماً از دست پروردگان همين دانشگاه بودند. بنيانگذار طب يوناني اسكولاپيوس مي باشد كه احتمالا يك شخصيت نيمه تاريخي نيمه افسانه اي واجد جنبه الهي بوده است. بقراط پزشك يوناني ( 357-460 ق.م) كه عموماً او را بنيانگذار دانش پزشكي مي دانند، بر طب رومي و نيز طب رايج در قرون وسطي تاثيرعميقي گذارد. گرچه شهرت وي به دليل آثار فصيح به جا مانده از او( از قبيل" سوگند نامه بقراط" و يا كتاب همه گيري=Epidemy) مي باشد، ليكن نسخه ها، روش هاي تجويز، و برنامه هاي دارويي ابداع شده توسط وي نيز نقش عمده اي در شهرت او دارند . نكته جالب توجه آن است كه درخت چنار تناوري كه امروزه نيز بر مزار اين دانشمند بزرگ درايالات آي آرسا واقع در شمال يونان، سايه افكنده ، همان درختي است كه وي در زمان حياتش در سايه آن به تدريس طب مي پرداخته است. نخستين رساله مكتوب و مدون در زمينه گياه شناسي دارويي مقارن ظهور تمدن يونان توسط تئوفر است ( 285-370 ق.م) ارائه شد. اين رساله با عنوان تاريخچه گياهان بود و گرچه نمايانگر تلاش ارزنده نويسنده در ارائه يك موضوع مهم با انسجام علمي لازم مي باشد، ولي در عين حال نشانگر مرزهاي محدود كار مولف است كه خود ناشي از محدوديت اطلاعات و دانش موجود در زمينه گياهان دارويي در آن زمان بوده است. باز اين وجود در كتاب مزبور علاوه بر مطالب جالب توجه در زمينه گياهان دارويي مختلف براي نخستين بار به سرخس هايي اشاره شده كه به عنوان داروي ضد كرم به كار مي رفته اند. همچنين در اين كتاب براي اولين بار تفاوت هاي بين فلفل گرد و دراز بيان شده است. از قضا مطالعه اين كتاب چندان آسان نيست، زيرا نام هاي گياهان مذكور در اين كتاب با اسامي رايج و امروزي آنها كاملاً متفاوت است و اين موضوع بازشناسي آنها را سخت مشكل مي كند. به هر حال كتاب طبي تدوين شده توسط پدانيوس ديوسكوريدس اهميت بيشتري دارد. وي در قرن اول ميلادي ( سالهاي 90-40 ميلادي) مي زيست و جراح ارتش نرون بود. حين سفرهاي نظامي به بررسي گياهان و جانوران برخي مناطق از جمله ايتاليا، يونان، آسياي صغير ، اسپانيا و فرانسه پرداخت و تعداد معتنابهي از نمونه هاي معدني، گياهي و جانوري را جمع آوري نمود و درهر فرصت ممكن به تحقيق پيرامون خواص درماني نمونه هاي جمع آوري شده پرداخت. اثر مذكور در 5 جلد به رشته تحرير در آمده و حاوي تمام اطلاعات مربوط به دانش پزشكي در آن روزگار و شامل شرح و توصيف 600 نمونه گياهي مي باشد. دراين اثر نيز تلاشي براي طبقه بندي بر اساس حروف الفبا نبوده ، بلكه مبتني بر وجوه اشتراك گياهان و شباهت هاي آنهاست. توصيف ها بسيار دقيق و به زباني بسيار ساده و دور از ابهام ارائه شده اند و و روش هاي تهيه نيز به نحو دقيق و صحيح بيان گرديده اند . سفرهاي مكرر ديوسكوريدس به عنوان پزشك ارتش فرصت مناسبي براي مطالعه و ثبت تمام كاربردها و فوايد گياهان سرزمين هاي بيگانه را براي او فراهم نمود. در واقع تقريباً تا پايان قرن شانزدهم ميلادي نوشته هاي او اثر مرجع و استاندارد درحوزه فارماكولوژي به شمار مي رفت و اين نشانگر وسعت اطلاعات او درباره موضوع مورد بحث است. كتاب ديوسكوريدس نخستين بار در سال 1499 ميلادي به زبان يوناني چاپ گرديد. اهميت آثار ديوسكوريدس بسياري از نويسندگان ديگر را بر آن داشت تا به گسترش موضوعات مورد اشاره وي يا نقد نوشته هاي او همت گمارند. مباحث كتابهاي نوشته شده اغلب لغوي بوده، ولي بي شك كاملترين كتاب در اين زمينه كتاب آي ديسكوريدس اثر پزشك ايتاليايي پي. اي . ماتيولي مي باشد كه در قرن 16 ميلادي نگاشته شده است. كتاب وي به عنوان يك اثر پذيرفته شده، جايگزين كتاب ديوسكوريدس شد. دكتر ماتيولي به نقد و تجزيه و تحليل بيانات ديوسكوريدس پرداخت و با نامگذاري دقيق هر گياه به رفع نارسايي ها و موارد ابهام موجود در كتاب وي و طبقه بندي مجدد گياهان موجود در آن همت گماشت. او دراثر خود گياهان جديدي مانند آفتابگردان را ثبت كرد و تعداد ديگري از گياهان خارجي ( بيگانه) مانند شاه بلوط هندي را به اين مجموعه افزود. از ديگر نويسندگان رومي مي توان اسكريبونيوس لارگوس ( 79- 23 ميلادي) ، پليني بزرگ ، اوريباسيوس را نام برد. امروزه لارگوس را به خاطر وضع واژگاني از قبيل آنودين ( مسكن) واپيسپاتيك ( داروي باز كننده تاول) مي شناسند كه در فرهنگ واژگان دارويي رايج هستند، گو اينكه فعاليت او تنها در زمينه گياهشناسي دارويي بود. اگر چه اوريباسيوس در زمينه شناخت گياهان دارويي گامهاي موثري برداشت ليكن پليني با نوشتن اثر چند جلدي خود با عنوان " تاريخ طبيعي " بيشترين سهم را در اين زمينه داشت. وي دراين اثر، دانش و انديشه علمي زمان خود را به دقت شرح داده است. حاصل كار او كه گردآوري نظريات و ديدگاههاي حدود 400 محقق آن دوران بود، هم اكنون به عنوان يكي از كتب مرجع فارماكولوژي دنياي قديم به شمار مي رود. جالينوس( 201-131 م) چهره شناخته شده جامعه پزشكي است و يقيناً به عنوان پزشك بيش از ديوسكوريدس شهرت دارد . اين طبيب كه از اهالي پرگاموس يونان بود ، داروها را بر اساس نوعي مقياس حرارتي طبقه بندي عامل مناسبي براي شناسايي داروي مناسب براي هر بيماري ارائه داد. وي در زمينه هاي مختلف علم طب تاليفاتي دارد كه اهم آنها در 16 جلد گرد آوري شده است . دانشمند مزبور طي يادداشتهاي خود از 473 داروي گياهي ياد كرده است.

0 نظر
Security Code
خدمات کلینیک
نیاوران، بین یاسر و مژده ، نبش معظمی ، پلاک ۳۲۹ ، طبقه ۵ شرقی ، واحد ۲۷ همه روز ۸ الی ۱۸ تلفن : 22397913
ونک، خیابان گاندی شمالی، خیابان برادران شریفی، ساختمان مهر، پلاک 34، واحد 3 همه روزه بجز شنبه ها صبح و عصر تلفن : 88205805