دانستنیها 02

دانستنیها 02
ارسال شده در : چهارشنبه 27 بهمن 1395 ساعت 09:13:06

چطور به نوجوانان کمک کنید به سیگار بگویند " نه " 

گرایش جوانان و نوجوانان به استعمال دخانیات، به یکی از مشکلات جدی جامعه امروز ما تبدیل شده است، تنها چیزی که مسلم است این که ما به عنوان والدین باید نسبت به این مسئله حساس باشیم و درست عمل کنیم 

کشیدن سیگار یکی از بحث برانگیزترین موضوعات این دهه است. بسیاری از شرکت‌ها و شهرها، کشیدن سیگار در مکان‌های عمومی را ممنوع کرده‌اند و حتی این احتمال به صورت جدی وجود دارد که هزینه بیمه افراد سیگاری را افزایش دهند زیرا این افراد بیشتر در معرض بیماری‌هایی مانند سرطان، سل و بیماری‌هایی از این دست هستند.

به هر حال،‌ با وجود بیماری‌های مختلف و پیامدهای اجتماعی مهمی که کشیدن سیگار به همراه دارد، هنوز بسیاری از نوجوانان و جوانان به این عادت گرایش دارند. کارشناسان می‌گویند شاید این گرایش جوانان و نوجوانان به سیگار به دلیل قوای بدنی‌ آنها در این سنین است و خود را اینگونه راضی می‌کنند که "چرا ما باید از حالا نگران بیماری‌ باشیم که سال‌ها بعد می‌خواهد به سراغ ما بیاید"

اگر شما فکر می‌کنید که فرزند جوان یا نوجوان‌تان گرایش به کشیدن سیگار دارد، باید هر چه سریع‌تر در این کار مداخله کنید.
در ادامه با هم راهکارهایی را بررسی می‌کنیم که می‌تواند آنها را در ترک استعمال دخانیات متقاعد کند.

1 - پول با ارزش است و بسیاری کارها می‌تواند انجام دهد

قیمت سیگار بسیار گران است. در کشور ما متوسط قیمت سیگار در حدود هر پاکت 20000 تا 30000 ریال است و عموما محصلین و دانشجویان که درآمد چندانی ندارند و پول توجیبی قابل توجهی هم دریافت نمی‌کنند، سیگار می‌تواند بخش عمده‌ای از این پول را ببلعد.

زمانی را اختصاص دهید و با فرزند خود در مورد ضررهای مالی خرید سیگار صحبت کنید و راههای مناسب هزینه کردن یا پس‌انداز کردن همین پول اندک و محدود را به وی آموزش دهید. اگر باز هم فرزند شما اصرار به کشیدن سیگار داشت لااقل با توافق یکدیگر بودجه‌ای محدود را برای سیگار اختصاص دهید تا لااقل بدین ترتیب هم میزان سیگاری را که می‌کشد و هم مقدار پولی را که صرف این موضوع می‌کند، محدود شود.

2 - برای فرزند خود دلیل و مدرک ارایه کنید

اگر فرزند شما باور ندارد که استعمال دخانیات می‌تواند بیماری‌های مهلکی مانند سرطان به همراه داشته باشد، می‌توانید برای او مشاوره‌های پزشکی ترتیب دهید و فیلم‌ها، منابع و مآخذی را در اختیارش بگذارید که در مورد عوارض کشیدن سیگار مطالبی ارایه می‌کنند.

این مطالب می‌تواند تاثیری قوی روی فرزند شما بگذارد چون عموما حاوی تجربیات تلخ کسانی است که این راه را پیموده‌اند و به بیماری‌های مختلف ریه، کبد و دیگر اعضای بدن مبتلا شده‌اند. شکی نیست که این منابع، پیامی بسیار قوی را در مورد عاقبت کشیدن سیگاربا خود به همراه دارند.

3 - انگیزه‌های تولید کنندگان سیگار را توضیح دهید

شرکت‌های تولیدکننده سیگار، همیشه سیگار را به عنوان سمبل زیبایی، ظرافت و نکته بینی معرفی می‌کنند. آنها می‌خواهند مشتریان باور کنند که سیگار کشیدن، فرد را شخصیتی مردمی‌تر، زیباتر، باهوش‌تر و موفق‌تر می‌کند.

به نظر شما راهی بهتر از این برای فروش چنین محصولی وجود دارد؟

این تاکتیک به خصوص در بین جوانان و نوجوانان بسیار موثر واقع می‌شود زیرا این گروه دایم به فکر این هستند که تصویری جذاب‌تر و ‌همه پسندتر از خود ارایه کنند.

بسیار مهم است که برای جوان و نوجوان خود توضیح دهید که صرف‌نظر از آنچه که شرکت‌های تولیدکننده سیگار می‌خواهند،‌ سیگار هرگز کیفیت زندگی آنها را ارتقا نمی‌دهد، تعداد دوستان آنها را افزایش نمی‌دهد و حتی کمکی در حل سردرگمی‌های آنها هم نیست.
انگیزه و تاکتیک‌های شرکت‌های تولید کننده سیگار را برای آنها تشریح کنید و بگویید آنها فقط دنبال منافع خویش هستند و سلامتی مردم برای آنها هیچ اهمیتی ندارد.

4 - از فرزند خود سوال کنید

تیپ گرفتن و ژست سیگار و فشاری که رفقای هم سن و سال جوانان و نوجوانان وارد می‌کنند از دلایل عمده و مشترکی است که برای فرزندان ما انگیزه کشیدن سیگار ایجاد می‌کند، پس باید به اندازه کافی برای فرزند خود وقت بگذارید و هر کاری که می‌توانید انجام دهید تا ارتباطات او را بررسی کنید.

شاید نوجوان یا جوانی از سیگار برای غلبه بر افسردگی یا استرس استفاده ‌کند که این موضوع هم در بررسی‌های شما باید هر چه سریع‌تر و دقیق‌تر مشخص شود، زیرا اگر جوانی به این هدف سیگار بکشد، این احتمال وجود دارد که با حل مشکل او بتوان انگیزه استعمال دخانیات را در او از بین برد.


5 - چرا کشیدن سیگار خوب است؟

افراد سیگاری معدودی وجود دارند که می‌توانند به این سوال پاسخ روشنی بدهند. حتی اگر جوان یا نوجوانی هم برای غلبه بر استرس و افسردگی سیگار بکشد، هنوز نمی‌تواند پاسخ درستی به این سوال بدهد.

گرچه این شیوه و این سوال، درمان سیگار کشیدن آنها نیست اما لااقل می‌تواند بذر تردید را در مورد استعمال دخانیات در ذهن آنها بکارد که شاید در زمان مناسب بتواند مانند کاتالیزوری برای ترک سیگار عمل کند.

تجربه نشان می‌دهد که ترک سیگار چندان هم کار ساده‌ای نیست. با تمام اینها این نکته را در نظر داشته باشید که این عادت هر چقدر زودتر ترک شود، میزان آسیب‌های وارده به فرد معتاد کاهش می‌یابد و جوان و نوجوان ما می‌تواند زندگی طولانی‌تر و سالم‌تری بدون تنباکو داشته باشد.
قضاوت زود هنگام، چگونه زندگی مشترک را تخریب می کند ؟

متاسفانه برخی افراد سر هر موضوع و یا اتفاقی که از طرف فرد مقابلشان صورت می گیرد، پیش‌داوری و یا قضاوت زود هنگام می‌کنند که در زندگی آنها تاثیر منفی می‌گذارد. «علیرضا آقایوسفی» دکترای روانشناسی و استادیار دانشگاه در این مورد به برنا می‌گوید: افرادی‌که خیلی سریع پیش‌داوری و قضاوت می‌کنند، معمولا چنین تصوری دارند که خیلی از مسائل را می‌دانند و زمانی‌که در وجود خود چنین تحلیلی دارند، تجربه و خاطرات زیادی دارند که اطلاعات آنها بسیار زیاد، کافی و چه بسا بیشتر از دیگران است.

معمولاً در روانشناسی رفتار این افراد را «خودمیان بینانه» می‌نامند؛ یعنی دنیا طبق تصورات و ذهنیت آنها است و خود را در مرکز این هستی می‌دانند. این افراد معمولا سعی می‌کنند خیلی زود در مورد پدیده‌ها، داوری و دیدگاه‌های خود را در مورد این پدیده‌ها بیان کرده و قضاوت کنند.

عملا این افراد راه خود را بر تجربه‌های جدیده بسته و به خود چنین اجازه‌ای نمی‌دهند که اطلاعات، دیدگاه‌ها، نظرات جدیدی وارد ذهنشان شده و برداشتش از دنیا، برداشت غیر منطبق با واقع است و به دنبال آن طبیعتا به تدریج سازگاری آنها با جهان خارج، کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی با اطرافیان خود دیگر نمی‌تواند کنار بیاید و با دوستان و اطرافیان و همکاران خود رابطه خوبی داشته باشد و روابط اجتماعی آنها محدود و کیفیت آن کم می شود و این مسئله باعث می شود که به تدریج رضایت این افراد از زندگی‌شان کاهش یابد.

یکی از بهترین شیوه‌هایی که باعث می‌شود که افراد از پیش‌داوری پرهیز کنند، این است که همواره فکر کنند همه حقیقت آن چیزی نیست که خودشان تصور می‌کنند و همیشه اتفاقاتی وجود دارد که این افراد در جریان نیستند و به قول ادبا:« مرا دو گوش دادند و یک زبان»یعنی افراد باید سعی کنند که بیشتر اطلاعات را وارد ذهنشان کنند و با خود پیمان ببندند که قبل از هر پیش‌داوری، نخست باید جنبه‌های مختلف یک مسئله و یا پدیده را مورد بررسی قرار بدهند؛ البته این روش یک نوع مهارت در زندگی افراد تلقی می‌شود.

 زوج ها باید در موقعیت‌های مختلف این شیوه را تمرین کرده تا به تدریج این شیوه، در فرآیند فکری آنها چیره شود و به دور از پیش داوری، قضاوت و تصمیم‌گیری کنند.
 

چطور کودک خود را برای پذیرش نوزاد جدید آماده کنم؟
زمانی‌که مادر برای بار دوم باردار می‌شود، همیشه این سؤال‌ها موردنظر او بوده که: 

چطور به کودک خود بگویم نوزاد جدیدی (خواهر یا برادری) متولد خواهد شد؟ 
چطور کودک خود را برای پذیرش نوزاد جدید آماده کنم؟
اگر کودک نسبت به نوزاد جدید، حسادت پیدا کند، چه باید بکنم؟ و...

جواب این سؤال‌ها بستگی به خلق‌وخوی کودک و رفتاری که با او شده، دارد. برخی کودکان، از داشتن نوزاد کوچک (برادر یا خواهر) بسیار خوشحال خواهند شد و برخی دیگر، نوزاد جدید را دوست‌ندارند.


در این شرایط، مادر باید به‌طور ساده و قابل فهم در مورد تولد نوزاد، با کودک، گفت‌وگو کند اما آن‌چه مهم است، این که درباره‌ی آن نباید زیاده‌روی کند و این اطلاع را نیز نباید زود به کودک بدهد زیرا تصور کودک نسبت به زمان، با تصور بزرگسالان متفاوت است. یک‌ماه ممکن است از نظر کودک، بسیار طولانی باشد؛ بنابراین، اگر مادر 6‌ماه پیش از تولد نوزاد، با کودک خود درباره‌ی نوزاد جدید صحبت کند، برای کودک، صبرکردن در این‌مدت، خسته‌کننده است.


اگر کودک به علت بزرگ‌شدن شکم مادر و تغییرهایی که در مادر به‌وجود آمده، از او سؤال کرد، باید در مورد نوزاد و تولد او، با کودک حرف‌زد. اگر کودک در مورد حاملگی مادر و تولد نوزاد و داشتن خواهر یا برادری سؤالی نکرد، بهترین موقعِ گفتن و توضیح‌دادن برای کودک، همان چندماه آخر دوران حاملگی‌ست.

مادر باید در مورد نوزاد جدید، به زبانی ساده و قابل فهم و دور از اصطلاح‌های پزشکی با کودک صحبت کند. مادر نباید به کودک، برخلاف واقعیت چیزی بگوید. به او نگویید که با تولد نوزاد جدید، زندگی شادی خواهیم داشت و نوزاد سبب شادی، تفریح و سرگرمی همه‌ی ما خواهد بود زیرا چنین نخواهد بود!

به او بگویید: «نوزاد بسیار کوچکی خواهیم داشت که نمی‌تواند راه برود، گریه زیاد می‌کند، باید به او شیر بدهیم و از او مراقبت کنیم تا بزرگ شود.» در مورد دختر یا پسربودن نوزاد، با کودک سخنی نگویید مگر پزشک با انجام آزمایش‌های اختصاصی به شما گفته باشد که نوزادتان دختر یا پسر است. اگر کودک شما کوچک است و هنوز درک نمی‌کند، لزومی ندارد درباره‌ی نوزاد خود با او صحبت کنید.

اگر کودک به حد کافی بزرگ است، زمانی‌که برای خرید وسایل و لوازم نوزاد به بازار می‌روید، کودک را با خود ببرید و او را در هنگام خرید، شرکت دهید. او از شرکت‌کردن، احساس خوشحالی خواهد کرد اما زمان خرید شما با کودک، باید بسیار کوتاه باشد تا خسته نشود. هنگام خرید لوازم، برای کودک نیز چیزی بخرید تا او احساس نکند که با تولد نوزاد جدید، کنار گذاشته شده است.

از طرفی دیگر، کودک نباید احساس کند آن‌چه در گذشته متعلق به او بوده مانند تختخواب، صندلی، اسباب‌بازی و... از او گرفته و به نوزاد جدید داده می‌شود؛ اگر قرار است گهواره یا تخت کودک برای استفاده‌ی نوزاد اختصاص یابد، پدر و مادر ابتدا باید برای کودک، تخت جدیدی را تهیه نمایند و سپس تخت او را مورد استفاده‌ی نوزاد جدید قراردهند.

چون زمان ماندن مادر در بیمارستان، اغلب کوتاه است، بنابراین نگه‌داری کودک در خانه و پرستاری او باید به‌وسیله‌ی پدر یا افرادی که با کودک نزدیکی داشته‌اند، انجام گیرد. اگر مادر، مدت‌زمان کوتاهی در بیمارستان خواهد ماند، بردن کودک به بیمارستان، ضرورتی ندارد و دیدن و آشناشدن کودک با نوزاد تازه‌متولدشده، بهتر است که پس از بازگشت مادر به خانه و در خانه صورت‌گیرد.

پس از آوردن نوزاد به خانه، کودک بزرگ‌تر را به اتاق دیگری یا به خانه‌ی پدر و مادربزرگ نفرستید، زیرا کودک احساس خواهد کرد که متولدشدن نوزاد، تغییری در پرستاری او به‌وجود آورده و او را از محیط قبلی خود و دامان مهر و محبت مادر، دور کرده است.

آوردن نوزاد به خانه و پیدایش حس حسادت در کودک بزرگ‌تر:

زمانی‌که نوزاد به خانه آورده می‌شود، چون مورد توجه همه قرارمی‌گیرد و دوستان و اقوام، هریک او را در آغوش می‌گیرند و حتی برایش هدیه می‌آورند، بنابراین، کودک احساس می‌کند که ای‌کاش من هم نوزاد بودم و عکس‌العمل او ممکن‌است به‌صورت رفتار کودک شیرخوار باشد؛ او ممکن است در شلوار خود ادرار کند یا در حالی‌که درگذشته خوب حرف‌می‌زده، مانند کودکانی که تازه یاد گرفته‌اند کلمه‌ها را ادا کنند، حرف بزند.

برخی از کودکان هنگامی که مادر، نوزاد خود را شیر می‌دهد، از روی حسادت، به شیرخوردن از شیشه‌ی شیر تمایل پیدا می‌کنند و با گریه‌کردن، از مادر می‌خواهند که شیر را از شیشه‌ی شیر به آنان بدهد، درصورتی که خوردن شیر از شیشه را در گذشته ترک کرده بودند. مادر نباید احساس کند که کودک با خوردن شیر از شیشه‌ی شیرخوری، مشکلی به‌وجود خواهد آورد و نباید با خوردن شیر از بطری شیرخوریِ کودک مخالفت کند و چیزهای دیگری مانند شکلات و شیرینی به او بدهد که راضی‌اش نماید. تمایل کودک به خوردن شیر از بطری شیرخوری، چند هفته‌ای بیش‌تر ادامه نخواهد یافت.


گاهی‌اوقات ممکن است از روی ناراحتی و حس حسادت، اسباب‌بازی یا شیء را به طرف نوزاد پرت کند که مادر به‌طور معمول، در چنین حالتی نسبت به عمل کودک، پرخاش کرده و او را سرزنش می‌کند. این عملِ مادر، حس حسادت و ناراحتی کودک را بیش‌تر خواهد کرد و سرزنش‌کردن و عصبانیت مادر نیز حس حسادت کودک را عمیق‌تر و شدید‌تر خواهد کرد. مادر نه‌تنها باید نوزاد را از مخاطره‌ها حفظ کند، بلکه باید کودک بزرگ‌تر خود را نیز دریابد. مادر باید به کودک بزرگ‌تر خود بفهماند که هنوز او را دوست‌دارد و بنابراین، نباید کاری کند که موجب آزار و آسیب برادر یا خواهر کوچک‌اش شود.


مادر باید به کودک بگوید: «ما همگی دوستت داریم اما چون این خیلی کوچک است، باید مراقبش باشیم. تو هم باید کمک کنی تا با همدیگر بزرگش کنیم.»


شدت حسادت کودکان نسبت به نوزاد شیرخوار به‌طور معمول در سنین کم‌تر از 5‌سالگی، به بیش‌ترین حد خود می‌رسد، زیرا کودک در این سن هنوز وابسته به پدر و مادر است و به خارج از خانه وابستگی ندارد اما زمانی‌که کودک به سن 6سالگی یا پس از آن رسید، خود را به‌تدریج از پدر و مادر دور می‌کند و علاقه و دوستانی در خارج از محیط خانه به‌دست خواهد آورد.


رفتار پدر و مادر با کودک بزرگ‌تر باید چگونه باشد؟

زمانی‌که نوزاد تازه‌‌متولد شده به خانه آورده می‌شود، مادر نباید هیچ‌گونه تغییری در رفتار خود نسبت به کودک بزرگ‌تر به‌وجود آورد، گرچه مادر به‌علت زایمان، ضعیف، خسته و حتی بی‌حوصله شده اما تا حد امکان باید سعی کند با کمک پدر، زندگی روزمره و روابط و رفتار قبلی خود را با کودک حفظ نماید.

پدر و مادر باید زمانی که در گذشته با کودک بزرگ خود می‌گذراندند و به او می‌پرداختند را مراعات کنند و اگر نوزاد احتیاج به پرستاری زیادی دارد، قسمتی از پرستاری از نوزاد را به فرد دیگری که شاید در کنار دارند، واگذار کنند تا فرصت بیش‌تری داشته باشند که به کودک بزرگ‌تر خود برسند. رفتار پدر و مادر باید طوری باشد که کودک حس کند هنوز هم مورد توجه و علاقه‌ی آنان است.

زمانی‌که کودک ببیند تمام توجه و علاقه‌ی مادر به نوزاد جلب می‌شود و نوزاد مدام در آغوش مادر است و او بلاتکلیف و سرگردان است، حس حسادت در او به‌وجود خواهد آمد. اگر برای پدر امکان دارد، می‌تواند کودک را با خود به محل کارش ببرد تا در خلال روز با پدر مشغول باشد. سپردن کودک به کودکستان نیز برای او سرگرم‌کننده خواهد بود. اگر شغل پدر اجازه نمی‌دهد، می‌تواند در ساعت‌های بیکاری خود، کودک را برای خرید، دیدن دوستان و گردش، به بیرون از خانه ببرد. 

کودک بزرگ‌تر اغلب از مادر اجازه می‌خواهد تا نوزاد را بغل کند. مادر از ترس این‌که نوزاد ممکن است از بغلش بیفتد، به‌طور معمول اجازه نمی‌دهد. اگر کودک روی فرش یا روی تختخواب بنشیند و نوزاد را در آغوش بگیرد، امکان افتادن نوزاد وجود نخواهد داشت؛ بنابراین، مادر باید به‌دفعات اجازه دهد که او نوزاد را در آغوش بگیرد؛ این کار موجب می‌شود حس حسادت و تنفر کودک نسبت به نوزاد کاهش یابد.

 قابل توجه آقایان: به فکر زیبایی تان باشید!
  آقایان هم باید به فکر زیبایی شان باشند!

مدت های مدیدی، تصور می‌شد که مردان نباید به زیبایی خود اهمیت بدهند. و این همسران آنها بودند که می‌گفتند چه بپوشند، چگونه موهای شان را کوتاه کنند و... . آیا زنان مردان را اینچنین عادت داده بودند؟ اما امروزه سلیقه ها تغییر کرده است. مردان به زیبایی شان اهمیت می‌دهند و شرکت های خدمات زیبایی از این موضوع خرسند اند.

چرا زیبایی ارزشمند است؟
آیا داشتن یک کیف پر پول و طبقه اجتماعی مناسب برای جذاب شدن یک مرد کافی است؟ شاید گذشته ها این طور بوده است. دنیای کار خیلی سخت و جدی شده است و نیازمند افرادی باانگیزه و تا حد ممکن جوان است. همچنین داشتن رفتاری جوانانه و فعال شانس شما را برای یافتن کاری جدید و بالا رفتن وضعیت سلسله مراتبی تان افزایش می‌دهد.

مارک می‌گوید: «زیر چشم من گودرفته و کبود شده بود، با خود فکر می‌کردم که مردم از خود می‌پرسند آیا او در جشنی شرکت کرده یا الکل نوشیده است. من تحت عمل جراحی قرار گرفتم بعد از آن همه به من می‌گفتند: خیلی روی فرم به نظر می‌رسی، من کاری برای زیباتر شدن انجام ندادم اما کاری کردم که مردم تصور بهتری از من داشته باشند. و حال واقعاً احساس اعتماد به نفس بیشتری می‌کنم».

زیبایی = قدرت؟
طلب زیبایی اغلب عنصری برای پیشبرد کارهاست، وسیله ای برای حفظ قدرت یا پیروز شدن است. وانگهی، این دیگر یک راز نیست که اکثر مدیران کل از بوتاکس و اسید هیالورونیک برای برطرف کردن چروک ها و لیفتینگ استفاده می‌کنند!

و ما می‌بینیم که اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده می‌گوید: «چه خوب است که یک مرد زیبا باشد!» پس چرا مردان نباید از سیاستمدان تقلید کنند؟

بالاترین ارزش گذاری به خاطر زیبایی
این مسیر گفتگو دربارۀ زیبایی یا جوان به نظر رسیدن ممکن است به نتایج کاملاً اشتباهی منتهی شود: به طور مثال، گفته شود: «خواستن، توانستن است». کافیست بخواهیم تا زیبا شویم! یا : «اگر کسی زیبا نباشد یا کمتر زیبا باشد، نادیده گرفته می‌شود». و افرادی که از لحاظ جسمی در شرایط بهتری قرار دارند، اعتماد به نفس بالاتری پیدا می‌کنند... با این حال، هیچ دلیل و تضمینی وجود ندارد. به جز این که این شخص تمام وقتش را به خودش اختصاص داده است! زیبایی تبدیل به ضمانت شایستگی یا انرژی می‌شود. با این حال، این فرد از لحاظ زیبایی منحصر به فرد است اما از ارزش های واقعی دور شده است.

اما آنها واقعاً برای زیبا شدن چه می‌کنند؟
در ایالات متحده، 14% لیفتینگ ها و 7% لایپوساکشن ها بر روی مردان انجام می‌شود. درخواست برای جراحی های دیگر هم بسیار زیاد است، مانند جراحی پلک های افتاده و کاشت مو.

حدود 25% مصرف کنندگان بوتاکس مردان هستند. می‌دانید که بوتاکس، سمی است که با فلج کردن برخی از ماهیچه های صورت، چروک ها را از بین می‌برد! ضمناً مردان خواهان تزریق اسید هیالورونیک در چروک های ابروها یا برطرف کردن خط خنده هم هستند. 

آیا مردان واقعاً تغییر کرده اند؟
در زمان لویی شانزدهم، مردان کلاه بر سر می‌گذاشتند، کفش های پاشنه دار می‌پوشیدند، از جواهرات بهره می‌بردند، آرایش می‌کردند و به میزان زیاد از عطر و پودر استفاده می‌کردند. این کارها هیچ کس را شوکه نمی‌کرد. در واقع، هر عصری کدهای خاصی برای زیبایی مردانه دارد. در برخی جوامع، مردان تتو می‌کنند؛ در برخی جوامع دیگر اندام ظریفی دارند یا موهای شان خیلی خاص است، جواهر به خود می‌آویزند یا لباس های محلی و رنگی می‌پوشند.

پس اگر تصور کنیم که مردان امروزی بیش از حد به خود می‌پردازند، بسیار محدود فکر کرده ایم. محدود از آن جهت که فقط چند سال قبل مان و اطراف خودمان را می‌بینیم، و این روش درستی برای ارائۀ یک مدل مردانه نیست. واقعیت این است که بدون شک مردان همیشه به زیبایی خود اهمیت می‌دهند اما روش های این اهمیت دادن متفاوت بوده است. به یاد داریم که هیپی ها و ظاهرشان همه را متعجب می‌کرد... 

با این حال، مردان با زنان تفاوت دارند!
بعضی ها تصور می‌کنند که مردان با این کارها شبیه به زنان می‌شوند، اما چنین تصوری درست نیست. زمانی که آنها برای انتخاب شلوارشان حساسیت به خرج می‌دهند، می‌خواهند برای خم شدن راحت باشند. وقتی که از کرم مرطوب کننده استفاده می‌کنند برای این است که می‌خواهند کف دستان شان با انرژی همۀ کارها را انجام دهد. و زمانی که یک کرم انتخاب می‌کنند، از یک مجموعۀ مردانه با رنگ های تیره استفاده می‌کنند تا مردانه تر به نظر برسند. آنها دوست دارند زیبا باشند، نه اینکه شبیه زنان شوند!

0 نظر
Security Code
خدمات کلینیک