نگاهي به افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان

نگاهي به افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان
ارسال شده در : شنبه 23 بهمن 1395 ساعت 11:18:13

نگاهي به افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان ازدواج و تشکيل خانواده اي کوچک و جديد، هرچند براي هر دو طرف تحولي بزرگ محسوب شده و هر دو را دچار کمپلکس هاي رفتاري مي کند، اما بارداري، تجربه ويژه و منحصر به فرد زنان است؛ تجربه اي که هرچند شيرين به نظر مي رسد، اما مادران را با مشکلات متعددي از جمله مشکلات رواني- رفتاري روبه رو مي کند که در اين بين «افسردگي دوران بارداري» و «افسردگي پس از زايمان» از شايع ترين آنهاست. روان شناسان معتقدند علت اين امر روبه رو شدن با تحول بزرگي چون بارداري است که نه تنها از جهت ظاهري خانم ها را متحول مي کند، بلکه از جهت ذهني نيز تحولات بزرگي را ايجاد مي کند و لازم است پيش از بارداري، شخص از جهت ذهني، جسمي و روحي آمادگي لازم را داشته باشد.

آنچه در پي مي خوانيم نگاهي است بر افسردگي دوران بارداري و افسردگي پس از زايمان؛ علل و شيوه درمان. افسردگي چيست؟ افسردگي با علائمي چون احساس غمگيني، شکست، ناراحتي و کلافگي، هيجان و استرس، بي علاقگي به همه چيز و گاه همه کس مشخص مي شود؛ در واقع بيمار با بيان اين علائم، ناراحتي خود را بروز مي دهد. بسياري از ما، شايد چند روزي از ماه را با چنين احساس هاي منفي روبه رو شويم، اما اين علائم اگر زودگذر باشند، افسردگي محسوب نشده و نوعي تحول رفتاري خوانده مي شوند؛ اما اگر فرد مدت زيادي با اين تحولات رفتاري درگير باشد و مشکلاتي چون احساس پوچي، عصبانيت ، و احساس عجز و ناکامي نيز به آنها افزوده شود، افسردگي آغاز شده است. افسردگي ممکن است خفيف، متوسط يا بسيار پيشرفته و جدي باشد که متأسفانه گاه خود فرد نيز از بيماري خود آگاه نيست و با مراجعه به پزشک از آن آگاه مي شود؛ چرا که تصور مي کند اين علائم طبيعي و ناشي از خستگي کار روزانه است!

افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل افسردگي دوران بارداري يا پس از وضع حمل، يکي از مشکلات رايج در ميان زنان باردار است که متأسفانه در اغلب موارد يا تشخيص داده نمي شود و يا چنان دير تشخيص داده مي شود که راهي براي درمان وجود ندارد و مادر دچار «ديوانگي» پس از زايمان مي شود.

علائم افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل، اندکي با علائم افسردگي معمولي تفاوت دارد، اما بسياري از علائم نيز بين افسردگي معمولي و افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان مشترک است که اين علائم مشترک يکي از راه هاي شناسايي سريع و به موقع افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان است.

الف: افسردگي دوران بارداري افسردگي دوران بارداري گاه از همان روزهاي ابتدايي بارداري آغاز مي شود، اما گاهي هم از ماه سوم به بعد بروز مي کند. افسردگي دوران بارداري (PERINATAL DEPRESSION) با علائمي چون؛

خستگي ، بي خوابي ، کمپلکس ها (درگيري ها) ي رواني

- احساسي به ويژه گريه کردن و زودرنجي آغاز شده و به تدريج علائم حادتري بروز مي کند که از اين ميان مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:

- تندمزاجي و تحريک پذيري؛ به عبارتي کاهش آستانه تحمل .

- احساس غم، نااميدي و غرق شدن و نابودي؛

- گريه کردن زياد.

- کاهش شديد انرژي و انگيزه براي انجام امور؛

- ولع خوردن يا بي اشتهايي شديد.

- خوابيدن بيش از حد يا بي خوابي.

- کاهش تمرکز، فراموشي و مشکل در به ياد آوردن مسائل، و ناتواني در تصميم گيري.

- احساس بي ارزش بودن و گناهکار بودن؛ چرا که مادران مي انديشند کودکي را به دنيا مي آورند که قرار است مانند آنها با مشکلات زندگي دست و پنجه نرم کند؛ اين احساس به ويژه اگر نوزاد دختر باشد بيشتر است.

- از دست دادن علاقه و اشتياق به انجام امور منزل يا امور مربوط به خود؛

- گوشه گيري و قطع ارتباط با دوستان و خويشاوندان.

- سردرد، درد قفسه سينه، تپش قلب، تنگي نفس و احساس خفگي و کلافگي؛

اين علائم ممکن است همزمان با هم و يا به تدريج بروز کنند. شدت و ضعف بروز علائم، بستگي به ميزان افسردگي و برخورد اطرافيان به ويژه همسر دارد. عوامل مؤثر بر بروز افسردگي دوران بارداري دلايل متعددي براي بروز افسردگي در زنان باردار در دوران بارداري وجود دارد که از اين عوامل مي توان به تغييرات هورموني، حوادث استرس زا و آزار دهنده در طول دوران بارداري چون مشکلات زندگي، مرگ عزيزان و... اشاره کرد.

اما ازعلل مهم ابتلا به افسردگي و يا به عبارتي علل محرک بروز افسردگي دوران بارداري مي توان به اين نکات اشاره کرد:

- سابقه افسردگي يا سوءاستفاده جنسي.

- سابقه بيماري عصبي يا افسردگي در ميان بستگان، به ويژه بستگان درجه يک.

- بي توجهي همسر و اطرافيان به زن باردار.

- وحشت از تولد نوزاد؛ اين احساس در اغلب دختران پيش از ازدواج و بارداري ديده مي شود که اگر به تدريج با ازدواج و بارداري از بين نرود، به عاملي جهت بروز افسردگي دوران بارداري تبديل مي شود.

- مشکلات ازدواج، به ويژه مشکلات عاطفي و اقتصادي.

- سن پايين مادر؛ دختراني که در سن پايين ازدواج مي کنند و باردار مي شوند، به ويژه اگر تحصيلات مناسبي نيز نداشته باشند، به سرعت به افسردگي دچار مي شوند.

- ازدواج، به اجبار والدين، و بي علاقگي به همسر. ب: افسردگي پس از زايمان افسردگي پس از زايمان

(POSTPARTUM DEPRESSION) پس از وضع حمل به دلايل متعدد به ويژه تغييرات هورموني بروز مي کند. در دوران بارداري، ترشح هورمون زنانه شامل استروژن (ESTROGEN) و پروژسترون (PROGESTERONE) به طور چشمگيري افزايش مي يابد، اما بيست و چهار ساعت پس از تولد نوزاد، ميزان ترشح اين دو هورمون شديداً کاهش مي يابد و به ميزان ترشح اين دو هورمون قبل از بارداري بازمي گردد.

پژوهش ها نشان مي دهد اين تغيير ناگهاني در ميزان ترشح هورمون ها يکي از دلايل اصلي افسردگي پس از زايمان است. لازم به تذکر است که کاهش ترشح اين دو هورمون تا پيش از اولين عادت ماهيانه، پس از وضع حمل ادامه دارد. به اين ترتيب روان شناسان معتقدند فاصله بين وضع حمل تا اولين عادت ماهيانه پس از زايمان، بحراني ترين شرايط رواني

- عاطفي زنان پس از وضع حمل بوده و احتمال ابتلا به افسردگي پس از زايمان در اين دوره 5 برابر است. علاوه بر تغيير در ميزان ترشح دو هورمون استروژن و پروژسترون، ترشح هورمون هاي غده تيروئيد نيز دستخوش تغيير مي گردد و ترشح اين هورمون ها نيز به شدت کاهش مي يابد

- تيروئيد غده بسيار کوچکي در جلوي گلو است که در متابوليسم و تنظيم سوخت و ساز بدن نقش اساسي دارد - کاهش ميزان ترشح هورمون هاي غده تيروئيد نيز از ديگر علل ابتلا به افسردگي است که با ايجاد علائمي چون بي علاقگي به هر چيز و هر کس، تحريک پذيري و تندمزاجي، احساس خستگي شديد، کاهش ميزان تمرکز، بروز مشکلات متعدد هنگام خواب و استراحت، و افزايش وزن بدن مشخص مي شود. بنابراين لازم است تا بلافاصله پس از وضع حمل، با انجام آزمايش خون، ميزان ترشح هورمون تيروئيد کنترل شود. روان شناسان علل ديگر بروز افسردگي پس از زايمان را به اين شرح مي دانند:

- احساس خستگي، پريدن از خواب يا به اصطلاح خواب مقطع که اغلب با کابوس همراه است.

- احساس بيگانگي با نوزاد به جهت ترس از ناتواني در نگهداري مناسب از نوزاد.

- افسردگي به خاطر تغيير در شرايط کار و امور منزل؛ که به دليل مختل شدن امور و خارج شدن زندگي از شرايط عادي بروز مي کند.

- هيجان ناشي از نگهداري و تربيت فرزند همپاي رسيدگي به امور منزل و امور شخصي؛ بسياري از مادران تصور مي کنند با تولد نوزاد بايد به شخص ويژه يا به عبارتي مادري ويژه و فوق العاده تبديل شوند تا علاوه بر رسيدگي به همه امور مدت زيادي را صرف نگهداري از فرزندشان بکنند؛

اگرچه با تولد نوزاد نياز به مراقبت از او به بزرگترين دغدغه مادر و پدر تبديل مي شود؛ اما بدون هيجان، بايد با برنامه ريزي صحيح با مسئله روبرو شد.

- احساس بيهودگي و از دست دادن حس شخصيت و هويت؛ از دست دادن شخصيت و هويت و يا به عبارتي از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور اين تفکر در ذهن ايجاد مي شود که مادر مي پندارد با تولد نوزاد هويت خويش را گم کرده است چرا که ديگر نمي تواند مانند گذشته به امور شخصي، منزل و اوقات فراغت خويش بپردازد و نوزاد را مانع مهمي تصور مي کند.

- از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن به هم خوردن تعادل رواني؛ پس از تولد نوزاد، مادر مجبور است مدت زمان بيشتري را در منزل بماند و از فرزندش نگهداري کند. به اين ترتيب زماني براي فراغت باقي نمي ماند. اين نکته به ويژه در خانواده هايي که پدر هيچ گونه کمکي به مادر ننموده و مسئوليتي در قبال نوزاد احساس نمي کند بسيار حائز اهميت است و مادر را به افسردگي حاد مبتلا مي کند. در شرايط حاد، ترس از کشتن يا مجروح کردن نوزاد يا خويشتن و بي علاقگي و بي توجهي به نوزاد نيز ديده مي شود که اگر به سرعت چاره اي براي آن انديشيده نشود به مرگ مادر و نوزاد منتهي مي شود. تفاوت هاي بين احساس تحول ناشي از تولد نوزاد و افسردگي ناشي از تولد نوزاد بي ترديد همراه با تولد نوزاد، تحول بزرگي در وضعيت زندگي، امور شخصي و... والدين - به ويژه مادر- پديدار مي شود که اين تحولات، تغييرات رفتاري را نيز به دنبال خواهد داشت.

تحولات رفتاري ناشي از تولد نوزاد هر چند ناخواسته ايجاد شده و طبيعي هستند، اما به طور طبيعي و حداکثر تا چند روز پس از تولد نوزاد از بين مي روند. همه مادران، به ويژه مادراني که تولد نوزاد اول را تجربه مي کنند به تغييرات رفتاري چون: احساس دربند بودن و محدوديت، غم و اندوهي خاص، گريه کردن به ويژه به هنگام شير دادن يا خواباندن نوزاد، بي اشتهايي، اختلال در خواب و استراحت، عصبانيت و کلافگي، کاهش آستانه تحريک پذيري، بيقراري، نگراني و دلشوره و احساس تنهايي و بي کسي دچار مي شوند که هر چند اين علائم، علائمي مهم و قابل تأمل است اما با اندکي توجه و تمهيداتي چون خوابيدن و استراحت همراه با نوزاد، ياري خواستن از همسر، مادر، دوستان و يا هر فرد مورد اعتماد براي نگهداري از نوزاد، انجام امور منزل با کمک همسر، صبحت کردن با افرادي که مانند وي صاحب نوزاد جديدي شده اند، برنامه ريزي صحيح و اختصاص زماني به عنوان اوقات فراغت، ورزش و معاشرت و ... از بين مي روند.

اما افسردگي پس از وضع حمل با 3 تفاوت عمده نسبت به اين علائم که طبيعي بوده و ناشي از تحول وجود يک موجود جديد در خانواده است، مشخص مي شود:

1 - تأثير در بروز علائم افسردگي حتي يک تا دو سال پس از وضع حمل،

2 - طولاني شدن مدت درگيري شخص با مشکلات رواني- رفتاري بيش از سه هفته.

3- شدت بروز علائم؛ که در افسردگي پس از زايمان علائم افسردگي با شدت زيادي بروز مي کنند. آمارها نشان مي دهد از هر هزار زايمان، يک تا دو نفر به «افسردگي پس از زايمان» دچار مي شوند و در بسياري موارد نيز بيماري در شش هفته نخست پس از زايمان بروز مي کند.

در افرادي که زمينه بيماري هاي رواني چون «شيزوفرني» (جنون جواني) يا بيماري دوقطبي(BIPOLAR DISORDER) داشته اند، علائم زودتر و شديدتر ظاهر مي شود که در صورت عدم درمان سريع، به خودکشي و يا خودکشي همراه با کشتن نوزاد و ساير فرزندان منتهي مي شود. حالا که افسرده هستم، چگونه خود را ياري کنم؟ بسياري از زنان مبتلا به افسردگي دوران بارداري و يا پس از آن به دليل ترس، خجالت و يا ترس از شکست و ناتواني در زندگي، از بيماري خود صحبتي به ميان نمي آورند (علائم را انکار و پنهان مي کنند) که اين باعث حاد شدن و رسيدن شخص به حالت عدم تعادل رواني مي شود. از سوي ديگر ترس از معرفي شدن به عنوان مادري بي صلاحيت آنها را از بيان مسئله بازمي دارد، غافل از اين که به اين ترتيب به بيماري خود دامن مي زنند. بنابراين روان شناسان اکيداً توصيه مي کنند تا با بروز اولين علائم، سريعاً به پزشک مراجعه کرده و درمان را آغاز کنيد.

روان شناسان معتقدند بيمار نقش بسيار مؤثري در تسريع روند درمان دارد؛بنابراين توجه به اين نکات راهگشاست:

1 - مدت زمان استراحتتان را افزايش دهيد؛ يکي از بهترين شيوه ها، خوابيدن و استراحت کردن همراه نوزاد است.

2 - اجباري در انجام همه امور، برنامه ها و کارها نيست؛ کارها به تدريج و با تسلط بر اعصاب انجام مي شوند. استرس و هيجان براي انجام همه کارها باعث فشار بر اعصاب و احساس کلافگي و سردرگمي مي شود.

3 - از همسرتان براي تميز کردن نوزاد، حمام کردن وي و شير دادن به او به ويژه در هنگام شب کمک بگيريد. مثلاً به جاي آن که شب ها نوزاد را شير بدهيد، شير را بدوشيد و در شيشه شير بريزيد و از همسرتان بخواهيد تا او به نوزاد شير بدهد. کمک گرفتن از مادر، دوستان و ... نيز بسيار خوب است.

4- درباره احساس ها و حالت هاي خود با همسرتان صحبت کنيد؛ با اين شيوه مشکلات بهتر و سريع تر حل شده و تصميم گيري آسان مي شود.

5 - در منزل تنها نمانيد: قدم زدن در پارک، پياده روي به همراه نوزاد و ... را فراموش نکنيد، حتي يک پياده روي 15 دقيقه اي مي تواند روحيه شما را به خوبي تغيير بدهد.

6- با برنامه ريزي صحيح، گردش و تفريح را در برنامه هفتگي خود و خانواده تان بگنجانيد.

7 - با مادراني که مانند شما تجربه اولين نوزاد را دارند، صحبت کنيد. شايد راه هايي را پيشنهاد کنند که براي شما نيز مفيد باشد. آگاهي از تجربه مادراني که دو يا چند فرزند دارند نيز بسيار مفيد است.

8- حداقل هر دو هفته يک بار با دوستانتان برنامه بگذاريد و مانند گذشته به گردش و تفريح برويد تا حس ناخوشايند دوري از اجتماع در شما ايجاد نشود.

9- در طول دوران بارداري در برنامه روزمره زندگي تان تغيير جدي ايجاد نکنيد. مثلاً به دليل ترس از بيمار شدن در منزل نمانيد و معاشرت با دوستان و فاميل را به دليل نگراني هاي بي موردي چون کم شدن مدت استراحت و ... کنار نگذاريد.

10 - تا جايي که مي توانيد خود را با شرايط جديد، با برنامه ريزي صحيح و دقيق وفق بدهيد.

درمان افسردگي پيش و پس از بارداري دو شيوه، به عنوان رايج ترين و ثمربخش ترين شيوه هاي درمان افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل مطرح اند که عبارت اند از: * درمان از طريق صحبت کردن (TALK THERAPY)؛ که در اين شيوه بيمار تنها با صحبت کردن با روانکاو، روان شناس و يا مشاور- نه روان پزشک- به بيان مشکلات خود مي پردازد و با بازگشايي احساس ها و عقده هاي دروني خود درمان مي شود. * درمان دارويي (MEDICINE) که بيمار با مراجعه به روان پزشک و دريافت دارو و مصرف داروها درمان مي شود. پزشکان معتقدند مصرف دارو در زنان باردار يا زنان شيرده بايد با دقت بيشتري همراه باشد و حتي المقدور بيمار با درمان غيردارويي، درمان شود. مثلاً پاکزيل (PAXIL) -يکي از جديدترين داروهاي ضد افسردگي- تأثير بسيار مخربي بر جنين دارد و باعث تولد نوزاداني ناقص در دستگاه گردش خون به ويژه قلب مي شود. لزوم درمان افسردگي پژوهش ها نشان مي دهد افسردگي مادر در دوران بارداري و پس از آن، اثرات نامطلوبي را در جنين و نوزاد ايجاد مي کند که از آن جمله مي توان به وزن بسيار پايين نوزاد در دوران جنيني و هنگام تولد، نارس بودن نوزاد، نقص مادرزادي، مشکلات گفتاري چون تأخير در تکلم، لکنت زبان، ناتواني در برقراري ارتباط با ديگران به ويژه پس از آغاز دوران مدرسه، مشکلات رفتاري، گوشه گيري، شب ادراري، کابوس هاي شبانه و ... اشاره کرد. و کلام آخرين اين که: همسران زنان باردار مهمترين وظيفه را در قبال آنها دارند. روان شناسان معتقدند بسياري از بيماران افسرده به ويژه زنان باردار به دليل بي توجهي يا کم توجهي اطرافيان به خصوص همسرانشان به افسردگي دچار مي شوند.نگاهي به افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان ازدواج و تشکيل خانواده اي کوچک و جديد، هرچند براي هر دو طرف تحولي بزرگ محسوب شده و هر دو را دچار کمپلکس هاي رفتاري مي کند،

اما بارداري، تجربه ويژه و منحصر به فرد زنان است؛ تجربه اي که هرچند شيرين به نظر مي رسد، اما مادران را با مشکلات متعددي از جمله مشکلات رواني- رفتاري روبه رو مي کند که در اين بين «افسردگي دوران بارداري» و «افسردگي پس از زايمان» از شايع ترين آنهاست. روان شناسان معتقدند علت اين امر روبه رو شدن با تحول بزرگي چون بارداري است که نه تنها از جهت ظاهري خانم ها را متحول مي کند، بلکه از جهت ذهني نيز تحولات بزرگي را ايجاد مي کند و لازم است پيش از بارداري، شخص از جهت ذهني، جسمي و روحي آمادگي لازم را داشته باشد. آنچه در پي مي خوانيم نگاهي است بر افسردگي دوران بارداري و افسردگي پس از زايمان؛ علل و شيوه درمان. افسردگي چيست؟ افسردگي با علائمي چون احساس غمگيني، شکست، ناراحتي و کلافگي، هيجان و استرس، بي علاقگي به همه چيز و گاه همه کس مشخص مي شود؛ در واقع بيمار با بيان اين علائم، ناراحتي خود را بروز مي دهد. بسياري از ما، شايد چند روزي از ماه را با چنين احساس هاي منفي روبه رو شويم، اما اين علائم اگر زودگذر باشند، افسردگي محسوب نشده و نوعي تحول رفتاري خوانده مي شوند؛ اما اگر فرد مدت زيادي با اين تحولات رفتاري درگير باشد و مشکلاتي چون احساس پوچي، عصبانيت ، و احساس عجز و ناکامي نيز به آنها افزوده شود، افسردگي آغاز شده است.

افسردگي ممکن است خفيف، متوسط يا بسيار پيشرفته و جدي باشد که متأسفانه گاه خود فرد نيز از بيماري خود آگاه نيست و با مراجعه به پزشک از آن آگاه مي شود؛ چرا که تصور مي کند اين علائم طبيعي و ناشي از خستگي کار روزانه است! افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل افسردگي دوران بارداري يا پس از وضع حمل، يکي از مشکلات رايج در ميان زنان باردار است که متأسفانه در اغلب موارد يا تشخيص داده نمي شود و يا چنان دير تشخيص داده مي شود که راهي براي درمان وجود ندارد و مادر دچار «ديوانگي» پس از زايمان مي شود. علائم افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل، اندکي با علائم افسردگي معمولي تفاوت دارد، اما بسياري از علائم نيز بين افسردگي معمولي و افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان مشترک است که اين علائم مشترک يکي از راه هاي شناسايي سريع و به موقع افسردگي دوران بارداري و پس از زايمان است. الف: افسردگي دوران بارداري افسردگي دوران بارداري گاه از همان روزهاي ابتدايي بارداري آغاز مي شود، اما گاهي هم از ماه سوم به بعد بروز مي کند.

افسردگي دوران بارداري (PERINATAL DEPRESSION) با علائمي چون؛ خستگي ، بي خوابي ، کمپلکس ها (درگيري ها) ي رواني- احساسي به ويژه گريه کردن و زودرنجي آغاز شده و به تدريج علائم حادتري بروز مي کند که از اين ميان مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:

- تندمزاجي و تحريک پذيري؛ به عبارتي کاهش آستانه تحمل .

- احساس غم، نااميدي و غرق شدن و نابودي؛

- گريه کردن زياد.

- کاهش شديد انرژي و انگيزه براي انجام امور؛

- ولع خوردن يا بي اشتهايي شديد.

- خوابيدن بيش از حد يا بي خوابي.

- کاهش تمرکز، فراموشي و مشکل در به ياد آوردن مسائل، و ناتواني در تصميم گيري.

- احساس بي ارزش بودن و گناهکار بودن؛

چرا که مادران مي انديشند کودکي را به دنيا مي آورند که قرار است مانند آنها با مشکلات زندگي دست و پنجه نرم کند؛ اين احساس به ويژه اگر نوزاد دختر باشد بيشتر است.

- از دست دادن علاقه و اشتياق به انجام امور منزل يا امور مربوط به خود؛

- گوشه گيري و قطع ارتباط با دوستان و خويشاوندان.

- سردرد، درد قفسه سينه، تپش قلب، تنگي نفس و احساس خفگي و کلافگي؛

اين علائم ممکن است همزمان با هم و يا به تدريج بروز کنند. شدت و ضعف بروز علائم، بستگي به ميزان افسردگي و برخورد اطرافيان به ويژه همسر دارد.

عوامل مؤثر بر بروز افسردگي دوران بارداري دلايل متعددي براي بروز افسردگي در زنان باردار در دوران بارداري وجود دارد که از اين عوامل مي توان به تغييرات هورموني، حوادث استرس زا و آزار دهنده در طول دوران بارداري چون مشکلات زندگي، مرگ عزيزان و... اشاره کرد.

اما ازعلل مهم ابتلا به افسردگي و يا به عبارتي علل محرک بروز افسردگي دوران بارداري مي توان به اين نکات اشاره کرد:

- سابقه افسردگي يا سوءاستفاده جنسي.

- سابقه بيماري عصبي يا افسردگي در ميان بستگان، به ويژه بستگان درجه يک.

- بي توجهي همسر و اطرافيان به زن باردار.

- وحشت از تولد نوزاد؛ اين احساس در اغلب دختران پيش از ازدواج و بارداري ديده مي شود که اگر به تدريج با ازدواج و بارداري از بين نرود، به عاملي جهت بروز افسردگي دوران بارداري تبديل مي شود.

- مشکلات ازدواج، به ويژه مشکلات عاطفي و اقتصادي.

- سن پايين مادر؛ دختراني که در سن پايين ازدواج مي کنند و باردار مي شوند، به ويژه اگر تحصيلات مناسبي نيز نداشته باشند، به سرعت به افسردگي دچار مي شوند.

- ازدواج، به اجبار والدين، و بي علاقگي به همسر. ب: افسردگي پس از زايمان افسردگي پس از زايمان (POSTPARTUM DEPRESSION) پس از وضع حمل به دلايل متعدد به ويژه تغييرات هورموني بروز مي کند. در دوران بارداري، ترشح هورمون زنانه شامل استروژن (ESTROGEN) و پروژسترون (PROGESTERONE) به طور چشمگيري افزايش مي يابد، اما بيست و چهار ساعت پس از تولد نوزاد، ميزان ترشح اين دو هورمون شديداً کاهش مي يابد و به ميزان ترشح اين دو هورمون قبل از بارداري بازمي گردد. پژوهش ها نشان مي دهد اين تغيير ناگهاني در ميزان ترشح هورمون ها يکي از دلايل اصلي افسردگي پس از زايمان است.

لازم به تذکر است که کاهش ترشح اين دو هورمون تا پيش از اولين عادت ماهيانه، پس از وضع حمل ادامه دارد.

به اين ترتيب روان شناسان معتقدند فاصله بين وضع حمل تا اولين عادت ماهيانه پس از زايمان، بحراني ترين شرايط رواني

- عاطفي زنان پس از وضع حمل بوده و احتمال ابتلا به افسردگي پس از زايمان در اين دوره 5 برابر است. علاوه بر تغيير در ميزان ترشح دو هورمون استروژن و پروژسترون، ترشح هورمون هاي غده تيروئيد نيز دستخوش تغيير مي گردد و ترشح اين هورمون ها نيز به شدت کاهش مي يابد

- تيروئيد غده بسيار کوچکي در جلوي گلو است که در متابوليسم و تنظيم سوخت و ساز بدن نقش اساسي دارد

- کاهش ميزان ترشح هورمون هاي غده تيروئيد نيز از ديگر علل ابتلا به افسردگي است که با ايجاد علائمي چون بي علاقگي به هر چيز و هر کس، تحريک پذيري و تندمزاجي، احساس خستگي شديد، کاهش ميزان تمرکز، بروز مشکلات متعدد هنگام خواب و استراحت، و افزايش وزن بدن مشخص مي شود. بنابراين لازم است تا بلافاصله پس از وضع حمل، با انجام آزمايش خون، ميزان ترشح هورمون تيروئيد کنترل شود.

روان شناسان علل ديگر بروز افسردگي پس از زايمان را به اين شرح مي دانند:

- احساس خستگي، پريدن از خواب يا به اصطلاح خواب مقطع که اغلب با کابوس همراه است.

- احساس بيگانگي با نوزاد به جهت ترس از ناتواني در نگهداري مناسب از نوزاد.

- افسردگي به خاطر تغيير در شرايط کار و امور منزل؛ که به دليل مختل شدن امور و خارج شدن زندگي از شرايط عادي بروز مي کند.

- هيجان ناشي از نگهداري و تربيت فرزند همپاي رسيدگي به امور منزل و امور شخصي؛ بسياري از مادران تصور مي کنند با تولد نوزاد بايد به شخص ويژه يا به عبارتي مادري ويژه و فوق العاده تبديل شوند تا علاوه بر رسيدگي به همه امور مدت زيادي را صرف نگهداري از فرزندشان بکنند؛ اگرچه با تولد نوزاد نياز به مراقبت از او به بزرگترين دغدغه مادر و پدر تبديل مي شود؛ اما بدون هيجان، بايد با برنامه ريزي صحيح با مسئله روبرو شد.

- احساس بيهودگي و از دست دادن حس شخصيت و هويت؛ از دست دادن شخصيت و هويت و يا به عبارتي از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور اين تفکر در ذهن ايجاد مي شود که مادر مي پندارد با تولد نوزاد هويت خويش را گم کرده است چرا که ديگر نمي تواند مانند گذشته به امور شخصي، منزل و اوقات فراغت خويش بپردازد و نوزاد را مانع مهمي تصور مي کند.

- از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن به هم خوردن تعادل رواني؛ پس از تولد نوزاد، مادر مجبور است مدت زمان بيشتري را در منزل بماند و از فرزندش نگهداري کند. به اين ترتيب زماني براي فراغت باقي نمي ماند. اين نکته به ويژه در خانواده هايي که پدر هيچ گونه کمکي به مادر ننموده و مسئوليتي در قبال نوزاد احساس نمي کند بسيار حائز اهميت است و مادر را به افسردگي حاد مبتلا مي کند. در شرايط حاد، ترس از کشتن يا مجروح کردن نوزاد يا خويشتن و بي علاقگي و بي توجهي به نوزاد نيز ديده مي شود که اگر به سرعت چاره اي براي آن انديشيده نشود به مرگ مادر و نوزاد منتهي مي شود. تفاوت هاي بين احساس تحول ناشي از تولد نوزاد و افسردگي ناشي از تولد نوزاد بي ترديد همراه با تولد نوزاد، تحول بزرگي در وضعيت زندگي، امور شخصي و... والدين - به ويژه مادر- پديدار مي شود که اين تحولات، تغييرات رفتاري را نيز به دنبال خواهد داشت.

تحولات رفتاري ناشي از تولد نوزاد هر چند ناخواسته ايجاد شده و طبيعي هستند، اما به طور طبيعي و حداکثر تا چند روز پس از تولد نوزاد از بين مي روند. همه مادران، به ويژه مادراني که تولد نوزاد اول را تجربه مي کنند به تغييرات رفتاري چون:

احساس دربند بودن و محدوديت، غم و اندوهي خاص، گريه کردن به ويژه به هنگام شير دادن يا خواباندن نوزاد، بي اشتهايي، اختلال در خواب و استراحت، عصبانيت و کلافگي، کاهش آستانه تحريک پذيري، بيقراري، نگراني و دلشوره و احساس تنهايي و بي کسي دچار مي شوند که هر چند اين علائم، علائمي مهم و قابل تأمل است اما با اندکي توجه و تمهيداتي چون خوابيدن و استراحت همراه با نوزاد، ياري خواستن از همسر، مادر، دوستان و يا هر فرد مورد اعتماد براي نگهداري از نوزاد، انجام امور منزل با کمک همسر، صبحت کردن با افرادي که مانند وي صاحب نوزاد جديدي شده اند، برنامه ريزي صحيح و اختصاص زماني به عنوان اوقات فراغت، ورزش و معاشرت و ... از بين مي روند. اما افسردگي پس از وضع حمل با 3 تفاوت عمده نسبت به اين علائم که طبيعي بوده و ناشي از تحول وجود يک موجود جديد در خانواده است، مشخص مي شود:

1 - تأثير در بروز علائم افسردگي حتي يک تا دو سال پس از وضع حمل،

2 - طولاني شدن مدت درگيري شخص با مشکلات رواني- رفتاري بيش از سه هفته.

3- شدت بروز علائم؛ که در افسردگي پس از زايمان علائم افسردگي با شدت زيادي بروز مي کنند. آمارها نشان مي دهد از هر هزار زايمان، يک تا دو نفر به «افسردگي پس از زايمان» دچار مي شوند و در بسياري موارد نيز بيماري در شش هفته نخست پس از زايمان بروز مي کند. در افرادي که زمينه بيماري هاي رواني چون «شيزوفرني» (جنون جواني) يا بيماري دوقطبي(BIPOLAR DISORDER) داشته اند، علائم زودتر و شديدتر ظاهر مي شود که در صورت عدم درمان سريع، به خودکشي و يا خودکشي همراه با کشتن نوزاد و ساير فرزندان منتهي مي شود. حالا که افسرده هستم، چگونه خود را ياري کنم؟ بسياري از زنان مبتلا به افسردگي دوران بارداري و يا پس از آن به دليل ترس، خجالت و يا ترس از شکست و ناتواني در زندگي، از بيماري خود صحبتي به ميان نمي آورند (علائم را انکار و پنهان مي کنند) که اين باعث حاد شدن و رسيدن شخص به حالت عدم تعادل رواني مي شود. از سوي ديگر ترس از معرفي شدن به عنوان مادري بي صلاحيت آنها را از بيان مسئله بازمي دارد، غافل از اين که به اين ترتيب به بيماري خود دامن مي زنند. بنابراين روان شناسان اکيداً توصيه مي کنند تا با بروز اولين علائم، سريعاً به پزشک مراجعه کرده و درمان را آغاز کنيد. روان شناسان معتقدند بيمار نقش بسيار مؤثري در تسريع روند درمان دارد؛بنابراين توجه به اين نکات راهگشاست:

1 - مدت زمان استراحتتان را افزايش دهيد؛ يکي از بهترين شيوه ها، خوابيدن و استراحت کردن همراه نوزاد است.

2 - اجباري در انجام همه امور، برنامه ها و کارها نيست؛ کارها به تدريج و با تسلط بر اعصاب انجام مي شوند. استرس و هيجان براي انجام همه کارها باعث فشار بر اعصاب و احساس کلافگي و سردرگمي مي شود.

3 - از همسرتان براي تميز کردن نوزاد، حمام کردن وي و شير دادن به او به ويژه در هنگام شب کمک بگيريد. مثلاً به جاي آن که شب ها نوزاد را شير بدهيد، شير را بدوشيد و در شيشه شير بريزيد و از همسرتان بخواهيد تا او به نوزاد شير بدهد. کمک گرفتن از مادر، دوستان و ... نيز بسيار خوب است.

4- درباره احساس ها و حالت هاي خود با همسرتان صحبت کنيد؛ با اين شيوه مشکلات بهتر و سريع تر حل شده و تصميم گيري آسان مي شود.

5 - در منزل تنها نمانيد: قدم زدن در پارک، پياده روي به همراه نوزاد و ... را فراموش نکنيد، حتي يک پياده روي 15 دقيقه اي مي تواند روحيه شما را به خوبي تغيير بدهد.

6- با برنامه ريزي صحيح، گردش و تفريح را در برنامه هفتگي خود و خانواده تان بگنجانيد.

7 - با مادراني که مانند شما تجربه اولين نوزاد را دارند، صحبت کنيد. شايد راه هايي را پيشنهاد کنند که براي شما نيز مفيد باشد. آگاهي از تجربه مادراني که دو يا چند فرزند دارند نيز بسيار مفيد است.

8- حداقل هر دو هفته يک بار با دوستانتان برنامه بگذاريد و مانند گذشته به گردش و تفريح برويد تا حس ناخوشايند دوري از اجتماع در شما ايجاد نشود.

9- در طول دوران بارداري در برنامه روزمره زندگي تان تغيير جدي ايجاد نکنيد. مثلاً به دليل ترس از بيمار شدن در منزل نمانيد و معاشرت با دوستان و فاميل را به دليل نگراني هاي بي موردي چون کم شدن مدت استراحت و ... کنار نگذاريد.

10 - تا جايي که مي توانيد خود را با شرايط جديد، با برنامه ريزي صحيح و دقيق وفق بدهيد. درمان افسردگي پيش و پس از بارداري دو شيوه، به عنوان رايج ترين و ثمربخش ترين شيوه هاي درمان افسردگي دوران بارداري و پس از وضع حمل مطرح اند که عبارت اند از: * درمان از طريق صحبت کردن (TALK THERAPY)؛ که در اين شيوه بيمار تنها با صحبت کردن با روانکاو، روان شناس و يا مشاور- نه روان پزشک- به بيان مشکلات خود مي پردازد و با بازگشايي احساس ها و عقده هاي دروني خود درمان مي شود. * درمان دارويي (MEDICINE) که بيمار با مراجعه به روان پزشک و دريافت دارو و مصرف داروها درمان مي شود. پزشکان معتقدند مصرف دارو در زنان باردار يا زنان شيرده بايد با دقت بيشتري همراه باشد و حتي المقدور بيمار با درمان غيردارويي، درمان شود. مثلاً پاکزيل (PAXIL) -يکي از جديدترين داروهاي ضد افسردگي- تأثير بسيار مخربي بر جنين دارد و باعث تولد نوزاداني ناقص در دستگاه گردش خون به ويژه قلب مي شود. لزوم درمان افسردگي پژوهش ها نشان مي دهد افسردگي مادر در دوران بارداري و پس از آن، اثرات نامطلوبي را در جنين و نوزاد ايجاد مي کند که از آن جمله مي توان به وزن بسيار پايين نوزاد در دوران جنيني و هنگام تولد،

نارس بودن نوزاد، نقص مادرزادي، مشکلات گفتاري چون تأخير در تکلم، لکنت زبان، ناتواني در برقراري ارتباط با ديگران به ويژه پس از آغاز دوران مدرسه، مشکلات رفتاري، گوشه گيري، شب ادراري، کابوس هاي شبانه و ... اشاره کرد. و کلام آخرين اين که: همسران زنان باردار مهمترين وظيفه را در قبال آنها دارند. روان شناسان معتقدند بسياري از بيماران افسرده به ويژه زنان باردار به دليل بي توجهي يا کم توجهي اطرافيان به خصوص همسرانشان به افسردگي دچار مي شوند.

0 نظر
Security Code
خدمات کلینیک