ناكامي نيز مانع رسيدن شخص به هدف مي شود، واكنش هاي گوناگوني كه افراد در برابر ناكامي از خود نشان مي دهند نماينده وضع و ساختمان رواني و شخصيتي آنان است استرس نيرويي است كه چون بر سيستمي وارد شود آن را دگرگون مي كند. نيروها و فشارهاي رواني و اجتماعي وقتي به شكل رخدادها يا موقعيتهاي خاص، تعادل شخص را بر هم بزند استرس نام دارد.
* هيجانها شامل پاسخهاي رفتاري خودمختار و هورموني هستند و اينها مي توانند اثرات زيانباري روي سلامت فرد داشته باشند. چون موقعيتهاي تهديدآميز معمولاً موجب فعاليت شديد مي شوند. فشارهاي رواني مي توانند انواع مختلف داشته باشند كه اضطراب و ناكامي از جمله آنها مي باشد.
* اضطراب نوعي فشار رواني است كه با ناكامي بستگي زياد دارد. البته اضطراب ملايم مي تواند انگيزه اي براي پيشبرد كارهاي آينده باشد. افراد جوان بيشتر دچار اضطراب مي شوند و اغلب نسبت به آينده نامطمئن و از نظر حالت رواني ترسو و محتاط مي شوند.
* ناكامي نيز مانع رسيدن شخص به هدف مي شود، واكنش هاي گوناگوني كه افراد در برابر ناكامي از خود نشان مي دهند نماينده وضع و ساختمان رواني و شخصيتي آنان است.
* بعضي افراد واكنشهايي را به استرس نشان مي دهند:
1- مي دانند استرس موقتي است.
2- مي كوشند با به حداقل رساندن استرسها بر توان خود براي برخورد با استرس بيفزايند.
3- قواعد جديدي وضع مي كنند.
4- بي آنكه خود را ناكام بدانند وجود تعدادي استرس را بخش طبيعي زندگي مي دانند.
* در مقابل، بعضي افراد واكنشهاي زير را نشان مي دهند:
1- از اينكه استرس به زندگي آنان راه يافته احساس گناه مي كنند.
2- به جاي يافتن راه حل، استرس را در ديگران جست وجو كرده و آنها را مقصر مي دانند.
3- تسليم استرس مي شوند.
4- پس از تجربه استرس ضعيف تر مي شوند. عوامل استرس زا صدا،آلودگي آب و هوا، شلوغي وسائط نقليه و جمعيت زياد كه همگي اين عوامل محيطي ناراحت كننده، عصباني كننده و استرس آور است. عاملي را كه يك شخص، استرس آور مي داند ممكن است ديگري آن را استرس آور نداند. زمينه اي كه در آن استرس اتفاق مي افتد و برداشت و تجارب قبلي افرادي كه با آن مواجه مي شوند نيز مهم است. اغلب استرس آورهاي محيطي حدوداً كمتر از مقداري كه سبب صدمه فوري جسمي مي شود اتفاق مي افتد. هواي دود آلود، اتوبوسهاي شلوغ، خيابانهاي پرسروصدا به استثناي موارد محدود باعث كوري يا ناشنوايي نمي شود. زمينه رواني و اجتماعي يك واقعه به اندازه وضع فيزيكي آن در ايجاد خوشي و ناخوشي مهم است.
* واكنشهاي استرسي برانگيزاننده هيجان هستند: سه الگوي هيجاني بسيار بااهميت عبارتند از: خشم، ترس و اضطراب
1- خشم: پاسخ فوري موجود زنده به استرس و ناكامي معمولاً خشم است. خشم به تدريج با حسد و كينه آميخته شده و موجب آسيب رساندن مي گردد. اين واكنشها راههايي هستند براي حفظ امنيت شخص.
2- ترس: خطرات مخصوص موجب ظهور ترس مي شود كه آن به نوبه خود موجب كناره گيري و فرار مي شود. وجود ترس در افراد مختلف واكنشهاي متفاوتي را ظهور مي كند.
3- اضطراب: احساس تهديد موجب ظهور اضطراب مي شود. اضطراب عبارت است از: ترس و تشويش در غياب خطر واقعي و مخصوص.
* در ارتباط با استرس جوانان سؤالاتي مطرح مي باشد، يكي اينكه علت عمده استرس در جوانان چيست؟ تأثير استرس در افراد جوان چگونه است؟ عوامل فشار زايي چون مشكلات مالي، مسائل و مشكلات عاطفي، فارغ التحصيلي و عدم كارايي و همچنين محدوديتهايي كه در جامعه براي جوانان وجود دارد در برخي مي تواند اثر و فشار بيشتري داشته باشد.
* گرفتاريهاي روزانه، فشارهاي آزارنده، ناكام كننده و روابط ناخوشايندي است كه هر روز افراد را، بخصوص جوانان را گرفتار مي كند. مواردي از اين گرفتاريها عبارتند از: گذاشتن چيزهايي در جاي نامناسب، محيط كار و نگراني در باره وزن و ظاهر بدني.
* درصد نگراني بعضي مسائل جوانان: نگراني در باره وزن: 4/52 درصد محيط كار: 1/38 درصد ظاهر بدني: 9/35 درصد دلگرميهاي روزانه جوانان: رابطه خوب با دوستان: 4/74 درصد احساس سلامتي كردن: 7/72 درصد انجام دادن يك تكليف: 73 درصد بيرون از خانه غذا خوردن: 4/68 درصد دلگرميهاي روزانه لذتهاي جزيي هستند و اين دلگرميها براي درك اثرات استرس با اهميت هستند، زيرا توان بي اثر كردن گرفتاريهاي روزانه كه استرس آور هستند را دارند. دانشمندان گزارش كرده اند كه گرفتاريهاي روزانه بر سلامت هيجاني جوانان مؤثر است. افراد ديگر كه گرفتاري روزانه زيادي دارند به مراتب اضطراب و ناكامي و افسردگي بيشتري را گزارش كرده اند.
اثر فشار محيطي در جوانان فشارهاي محيطي، اگر چه نه هميشه، مي تواند موجد اثرهاي منفي در كاركرد معمولي و حتي اثرهاي منفي در كاركرد فرد پس از خاتمه فشار گردد. ارتباط پيچيده اي بين فشارآورهاي مادي و انطباق ذهني و عاطفي مردم وجود دارد. فشارهاي محيطي در جوانان اثرهاي گوناگوني دارد كه عبارتند از: آزردگي مداوم، فشار رواني، آشفتگي خواب، اضطراب، شكايات جسمي و عصبي، كاهش كاركرد تحصيلي، عدم تحمل در برابر ناكامي و افزايش فشار خون. هنگامي كه تمايل جوان به سوي هدفي باشد كه با مانعي برخورد كند چون ظرفيت سازگاري فرد را به شدت تحت تأثير قرار مي دهد مي گوييم فشار روحي و استرس ايجاد شده است. منابع فشار ممكن است محروميتهاي خارجي يا داخلي باشد. به عبارت ديگر ناكاميها و تعارضها به هرترتيب كه پديد آيند چون وضع رواني يا رفتارهاي عادي فرد را دچار اختلال مي كنند استرس ايجاد مي كنند. همه مسائل و مشكلاتي كه خواسته و ناخواسته در زندگي انسانها بوجود مي آيند نوعي فشار رواني محسوب مي شوند.
اغلب استرسهاي جوانان چون شكست تحصيلي و شغلي يا بسياري از بيماريهاي جسمي و رواني مي توانند قابل پيشگيري باشند و استرسهايي چون مرگ نزديكان و زلزله و... را نمي توان پيشگيري كرد. در هر مورد مهمترين عامل در تعيين چگونگي و نوع استرس، تصورات شخص جوان و ميزان ارزشي است كه او براي آن مورد خاص قائل است. به طور طبيعي هر چه مدت دوام و تعداد استرس هايي كه در يك زمان پيش مي آيد افزايش يابد فشار روحي شديدتر است.
استرسهاي درازمدت ممكن است به ايجاد اختلالهايي مانند زخمهاي گوارشي، بيماريهاي قلبي و فشار خون كمك كند. اثر و تأثير استرس در افراد جوان چگونه است؟ كساني كه در برابر فشار رواني مقاوم هستند رويدادهاي زندگي را در كنترل خود مي دانند و به آساني با مسائل و مشكلات زندگي مقابله مي كنند. شدت فشار رواني به احساس كارايي فرد، يعني اطمينان خاطر آدمي از اين كه مي تواند موقعيت فشارزا را به خوبي اداره و تحمل كند، ميزان دسترسي به حمايتهاي اجتماعي و توجه مردم، ارزيابي فرد از خود و موقعيت فشارزا و توانايي كنترل آن موقعيتي كه فشار رواني در آن روي مي دهد بستگي دارد.
روشهاي كنترل و كنار آمدن با استرس
1- كنار آمدن: معمولاً دو شيوه كنار آمدن با استرس وجود دارد: به صورت مستقيم و به صورت دفاعي؛ روشهاي مستقيم كنار آمدن مستلزم توجه شخص به واقعه استرس زا و به كارگيري امكانات رفتاري و شناختي است. روشهاي كنار آمدن دفاعي مستلزم اجتناب از واقعه استرس زا، زماني كه رخ داده است يا جلوگيري كردن از پاسخ هيجاني و فيزيولوژيكي به آن و از اين رو، كاهش دادن اثرات آن است.
2- پسخوراند زيستي: روشهاي كنترل استرس نظير مراقبه (مديتيشن)، پسخوراند زيستي و آرميدگي تدريجي با كاهش دادن تنش جسماني مثل داروهاي آرامبخش عمل مي كنند. پسخوراند زيستي مناسب و به موقع بر دامنه وسيعي از پاسخهاي فيزيولوژيكي خودكار كنترل ارادي دارد.
3- ورزش: دانشمندان دريافتند كه شركت در برنامه اروبيك به طور چشمگيري استرس و افسردگي را كاهش مي دهد. زيرا اين روش براي برانگيختگي سمپاتيك است نه پاراسمپاتيك. اروبيك هميشه دوره اي از آرامش كامل را به همراه دارد كه ادراك كنترل فرد بر واكنش پذيري فيزيولوژيكي اش را بيشتر تقويت مي كند.